یادمه کلاس سوم دبستان بودم.تو کوچه بودم و یه پیرزنی یه زنبیل دستش بود.بهم گفت پسرم این زنبیلو برام بیار تا دم خونمون.کیف پولشم توی زنبیل گذاشته بود.
عاقا منم زنبیلشو ازش گرفتمو یه دو قدمی ازش جلو زدم!یدفه پیرزنه گفت وایسا من کیف پولمو از زنبیلم ور دارم تا زنبیل سبک تر بشه!
من :|
زنبیل:)
کیف پول :))
سازمان حمایت از سالمندان :)))
خرید اینترنتی
| ||
| ||
| ||
| ||
| ||
| ||
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر